کانون مطالعاتی مصباح

هوالعالم//رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

کانون مطالعاتی مصباح

هوالعالم//رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

کانون مطالعاتی مصباح

خدا با معجز ه ی آخرین فرستاده اش شاید خواست بگوید بهترین راه هدایت و رشد انسانیت " کلمه" است.
باتوکل بر خدا مینویسیم...

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

طرح کمال جوان


"هو العالم"

طرح کمال جوان

برگزار کننده: کانون مطالعاتی مصباح و بسیج دانشجویی

مقدمه: در کانون سیر مطالعاتی تشکل ها همواره مشکلی که وجود دارد در بعد مطالعه کتاب وسیر مطالعاتی ،تعیین زمان خواندن کتاب است چراکه برخی کند خوان برخی تند خوان هستند بنابراین تمام افراد ممکن است به زمان تعیین شده ی سیر مطالعاتی نرسند دوما گاها متون کتاب چون در آن لحن مطرح نیست فهم آن برای برخی سخت است به این جهت از مطالعه کتاب منصرف میشوند اما سخنرانی فردی عالم و بلیغ در درک و فهم مطلب مورد نظر کمک میکند ، حال در "طرح کمال جوان" با هدف سیر مطالعاتی با بررسی موضوعی وتخصصی مباحث عقیدتی و مذهبی همه ی مسلمانان فارق از عقاید مختلف قابل استفاده  است بنابراین دراین طرح زمان براساس تعداد جلسات مشخص است بنابراین زمان اتمام مبحث قابل پیش بینی است وسایر فوائد دیگر این طرح که درهمین حد بسنده میکنیم.

نحوه ی اجرای : در اساس کار بر پایه ی مباحث سخنرانی استاد علیرضا پناهیان است که هر مبحث ممکن است 8 الی 15 جلسه سخنرانی داشته باشیم ، پس از آنکه افراد در طرح ثبت نام کردند مبحث مورد نظر ارائه میشود به طور مثال اولین موضوع مورد بررسی "اخلاص" حاوی 8 جلسه سخنرانی است که افراد در 10 شب(درواقع هرشب یک سخنرانی باید گوش داده شود ولی 3 شب بصورت جبرانی درنظر گرفته شده است) پس از دریافت فایل باید آن را گوش دهند پس از این ده شب کلاسی باحظور یک عالم دینی برای پاسخ به سوالات پیش آمده در طول سخنرانی و جمع بندی مبحث گذاشته میشود و در آن جلسه موضوع بعدی اعلام میشود،واین سیر به همین صورت ادامه داده میشود.

فوائد طرح :طرح مطالعاتی بصورت سخنرانی است و لحن کمک کننده در درک مطلب است و از طرفی بعلت مشخص بودن زمان مباحث افراد با هم پیش میروند و ازطرفی در هر شرایطی امکان گوش دادن واستفاده از محتوا وجود دارد.

سخرانی بصورت مبحثی در نظر گرفته شده است بنابراین در موضوعات ، تخصصی و عمقی کار میشود در مطالعات بهترین روشی که باعث صاحب نظر شدن وسایر خروجی فکری میشود مطالعه بصورت تخصصی در یک مبحث است برخلاف سیر مطالعاتی مرسوم که از هرموضوع کتاب مختصری معرفی میشود و تکیه بیشتر بر نویسنده است(البته این طرح بعلت تازگی وسایر فوائد گفته شده مورد نظر است بدون اینکه کاهشی در ارزش سایر سیرهای مطالعاتی مد نظر باشد)

نکته : این سیر به هیچ وجه تکیه بر تفکر و گرایش خاصی ندارد ، بیشتر درانتخاب مباحث سعی در معرفی و شفاف شدن مباحث اساسی زندگی حقیقی انسان وعالم ملکوت است بنابراین به همه افراد توصیه میشود حداقل یک مبحث را بصورت امتحانی گوش دهند و اثر مبحث را خود ارزیابی کند.

نکته: در فایل"طرح کمال جوان" دو پوشه قرار گرفته است که پوشه ی اخلاص پوشه ی مورد نظر طرح است و پوشه ی "نماهنگ استاد پناهیان" حاوی سخنان کوتاه 2-3دقیقه ای استاد پناهیان در موضوعات مختلف است که صرفا جهت صوت متفرقه و بسته همراه درنظر گرفته شده است.

امید است این طرح گامی در رشد وتکامل تفکر وتعقل درنهایت کمال روح دوستان دانشجویمان باشد . ان شاالله.

 

زمان شروع طرح: شنبه 23آبان ماه الی 3آذر(در واقع دراین مدت علاقه مندان سعی کنند صوت موردنظر را گوش دهند تا از کلاس جمع بندی بتوانند بهره مند شوند)

مکان ثبت نام و دریافت فایل: دفاتر بسیج دانشجویی و نهاد دفتر مقام معظم رهبری//جهت دریافت فایل در صفحه ی دکستاپ کامپیوتر های انفورماتیک دانشکده ها  و کتابخوانه مرکزی قرارگرفته است.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با طرح به دبیر کانون مصباح و یا فرمانده ی بسیج دانشجویی مراجعه فرمایید.

  • زهرا کوهکن
  • ۰
  • ۰


چشمی در سر دارم و او روزی به من گفت دنیا یعنی سپری شدن شب و روز، و علم گفت شب و روز یعنی چرخش زمین به دور خورشید بعلت جاذبه های فیزیکی و اینگونه بود که دنیایم در قوانینی خشک و بی روح محصور شد...

اما گاها مادامی که قلب زبان باز میکند بومی دیگر از این دنیا نقاشی میکند ،آنگاه که الزام چرخش زمین به دور خورشید ،چرخش به دورخودش است طنین"من عرفه نفسه فقد عرف ربه" سر میدهد. لطافت و ارزش گرمای اشک جز بعلت اتصالش با عمق روح وقلب نیست و آنگاه که عطر گل، خروش رودخانه ، باران و تمام لطافت های دیگر قلبت را احیا میکند،وزخم خواسته ای دیرینه سر بازمیکند و چشم را به اجبار به آسمان میدوزد و جای خالی یاری را در قلب خالی تر میکند. نبود یار در پیش چشم نشان از نبود یار نیست اینرا از مورچه ای آموختم که هرم ثلاثه مصر را طی میکرد و سراغ عظمت هرم را با شگفتی از عالم میگرفت،هرم زمین پست و صاف نبود بلکه در چشم کوچک مور "محو"شده بود.

استقبال باشکوه رب برای بازگشت مخلوق را درشوق مادری یافتم که لحظه شماری میکرد تولد فرزندش را. وبی لطفی خلق برای پای نهادن به جاودانگی را در هق هق نوزاد تازه بدنیا آمده ای دیدم که بااشک شکوه به مادر می کرد و او را عامل از دست دادن دنیای تاریک ولی درنظرش زیبا میدانست...چشمی که تاکنون رنگ ندیده و جز سیاهی مفهوم دیگری نداشته است مدادرنگی هایش وعده ی گل سرخ بی فایده ست!! اجبار دریافت کلسیم برای جنینی که لذت دویدن را نمیداند فرسایش دهنده است و اینچنین میشود که اگر منع کنی دریافت سم را بعلت صدمه به اسکلت بندی و سیستم عصبی برای جنینی که هیچکدام از این مفهوم ها در خانه ی قبلی اش قابل درک نبوده جز دستوری خشن و بی فایده بنظر نمیرسد و حتی تا لحظه ی انتقال از دنیایی کوچک به دنیایی کهکشانی جنین ناله و اعتراض سر میدهد، زمان میخواهد تا اعتماد کند به تقدیر مادر... اما چند صباحی نمیگذرد که دوباره ی نوزاد بزرگ شده دل میبندد به خانه ی جدیدش. برای درک بهتر بودن دنیای مادی نیاز به عقل داشت اما برای درک جاودانگی خانه ابدی زبان قلب و روح کمک کننده است چراکه روح از جنس جاودانگی است.و اگر مجال سخن قلب نباشد نردبان اتصال آسمان و زمین هم نیست و دنیا میشود استبلی برای گذران زندگی بسوی پوچی ودل به دنیایی میبندیم که لایق اش نیست به نوری که فانی ست وگرم نمیکند وفقط چشم را آزار میدهد وبشر چه میداند نور چیست؟ نوری که گرم کند اما نسوزاند ،نوری که اطراف شی را بگیرد نه ایجاد سایه کند نوری که لطیف باشد نوری که لمس شود...وبشر چه میداند نور چیست؟

انسان گوهری دارد بنام قلب ، قلبی که نقطه ی عطف کمال روحی ست.خیره شدن به ستاره در دل شب صرف جستوجوی قلب بسوی حقیقتی ست برای تسکین...درتمام زندگی ما خواسته یا ناخواسته در پی رضایت قلبیم اما افسوس اگر روزی هوای نفس خود را بجای قلب غالب کند..//درنهایت هیچ قاعده ای جز این نیست که دنیا کارزار تلاش عشاق است چراکه قلب تنها دریچه ی کمال روح است و جز کمال روح هیچ کارنداریم،باید پایی برای دویدن و چشمی برای دیدن سروپاکنم برای روز موعود روز ملاقات در محشرکبری!!

قلب همه ی دارایی ماست،سجده گاه عالم ،خانه ی بی نهایت...

دنیا را فقط بازبان دل میتوان یافت لکن تازمانی که چشم سرحکم فرماست ، قلب روزه ی سکوتش را نمیشکند...

  • زهرا کوهکن
  • ۰
  • ۰

سیستان-2


علل کلان مشکلات سیستان(2)

بیان راه حل

مقدمه

در سه سال اخیر مطالبه گری مردم و فعالین شهری و پیگیری مسئولین شهرستان زابل و طوابع زابل(سیستان) ، فرصت مناسبی را برای اهالی قلم واندیشمندان ایجا کرد که به بهانه بررسی مسائل و مشکلات زابل دست به نقدی بر نظام اداره شهری کنونی داشته باشند.و در ادامه افراد اندیشمند که تاکنون در این حوزه طرحی نداشته اند ایده پردازی کنند.

نظرا ت وانتقاداتی که دامن گیر شهرهایی همچون زاهدان و چابهار و زابل و... شده اند و گاها مشکلات در مدیریت گذشته را به نقد گرفته اند . واین انتقادات و پیشنهادات از حوزه ی شهری گرفته تا روستا ها و...بوده . دراین مقاله مختصر، قصد علل یابی ظریف و دقیق شهرزابل و یاروستاهای آن نیست(چراکه هرکدام به طور جداگانه لازم است در جای خود بصورت مصداقی مطرح شود)، بلکه سعی در ایجاد یک نگاه کلی بصورت اساس و ساختار کلی که در مشکلات اداره ی جامعه های اجتماعی کلان مشاهده میشود است،که به عقیده ی من مشکلات فعلی وتاخیری اداری اجتماع درنهایت مستقیم یا غیر مستقیم از این عامل منشا میگیرند.(این یک نگاه کلی ست که برای درک مطلب به طور مصداقی از مشکلات موجود شهرستان زابل و مشکلات تاخیری شهرستان زاهدان صحبت به میان می آید,که معتقدیم اگر باساختار اداره ی اجتماعی کنونی زابل برای رفع مشکلاتش قدم بردارد مشکلات تاخیری که امروز زاهدان بااو مواجه است دامن گیرش میشود)

شهر به دلیل ساختار اجتماعی اش هرگز نمیتوان او را تک بعدی وتوسط یک گروه نماینده(هرچند توانمند)و بدون تخصص هربعد جامع اداره کرد چراکه ابعاد مختلف ،هرکدام ویژگی ها ی مطالعه وپیگیری خاص خود را دارد و فقط متخصص همان حوزه است که میتواند بهترین طرح را ارائه کند و وظیفه مسئولین ونمایندگان شهری در نظم دهی این طرح ها وپیگیری آن اثرگذار هستند و این مباحث تازمانی که شکل تشکیلاتی و رسمی به خود نگیرد کیفیت لازم را نخواهد داشت چرا که بیان طرح از متخصصان هرحوزه مادامی که به چشم یک پیشنهاد دیده شود دغدغه لازم برای بررسی آن بوجود نمی آِید واز طرفی محیط استدلال برای بیان ایده برتر به طور جامع امکان پذیر نیست.و حال اهمیت این موضوع که ما در غالب ساختار وچارت بیان میکنیم آنجایی نشان داده میشود که اجتماع درک شود همچون زنجیر متشکل از حلقه های بسیار است که اگر در هربعد یاحلقه به علت اقتضای زمانی و موقعیتی کم اهمیت جلوه کند و در صورت رسیدگی نادرست و در حدکمتر از جایگاهش، باعث پوسیدگی حلقه میشود و مادامی که افراد و تمام اذعان به تعمیر یک حلقه متمرکز شده باشد احتمال پوسیدگی سایر حلقه بالا میرود اما اکنون به صورت گسستگی خود را نشان نمیدهد بلکه بعد مدتی که بشدت پوسیدشده باعث گسستگی زنجیر اداره ی جامعه میشود بااین اوضاع ار همگام باهم توجه لازم به اهمیت رشد وبررسی تمام ابعاد جامعه پرداخته نشود لاجرم مسئولین مجبورند هر زمان درگیر فقط حل یک بحران وگسستگی باشند و هیچ پویایی در آن جامعه مادامی که اساس ساختار گسسته است دیده نمیشود.

  • زهرا کوهکن
  • ۰
  • ۰

سیستان-1


بررسی علل کلان مشکلات سیستان(1)

بامحوریت دو موضوع 1-شاخص گذاری درست مسیر 2-بیان راه حل

در طی دوسال اخیر مطالبه گری های مسئولین و فعالین ومردم باعث شد، بسیاری از مردم کشور وحتی استان که تا قبل از اطالاعاتی از اوضاع سیستان نداشته اند متوجه مشکلات سیستان بشوند، خب در این بین دغدغه مندان واهل قلم طرح ها ومقالات بسیاری دراین رابطه نوشتند و راه حل هایی برای خروج از مشکلات مطرح شد. حال درمیان مشکلات اقتصادی بیش از هرچه خودنمایی میکرد ودرست هم است ولازم است مسئولین هرچه سریع تر با طرح های درست تر و دارای کمترین مشکلات تاخیری این مشکل را حل کنند چراکه باگذشت زمان صدمات این بعد جامعه وخیم تر میشود اما آنچه در این متن قرار است به آن پرداخته شود میخواهیم به دور از هیاهوی مطالبه گری ها ومسائل روز یک بازنگری عمیق تر به مشکلات داشته و باشفاف کردن علت اصلی مشکلات ویکسری توضیحات راه حلی باتوجه به همه جوانب مطرح گردد که در دو غالب بیان یشود: 1- توجه به شاخص مدیریتی وراه حل 2- ایجاد گروه سیاستگذار بعنوان راه حلی برای مشکلات در پاسخ مدیریت تک بعدی و غیرتخصصی کنونی.

  • زهرا کوهکن
  • ۰
  • ۰


ویژگی های رفتاری درجامعه

درمقاله ی"آدم و حوا بخوانند(1)" گفتیم گام اول برای بردن لذت حقیقی از هر مولفه شناختن پتانسیل وظرفیت وجودی هر بعد اجتماعی است که در ادامه بتوان رفتارهای خود را باآن تنظیم کرد ،حال بعد از شناخت حدود پتانسیل ، نحوه وچگونگی برخورد با آن پتانسیل مهم است ،که دراینجا خاصا ما در رابطه با ارتباط زن ومرد در جامعه  حرف میزنیم . یعنی اساسا گفتیم بین یک زن ومرد پتانسیلی برای پاسخ به نیاز مادی وآرامش وجود دارد که معتقدیم درفضا ومکان خاص بنام خانواده میتواند قابلیت پاسخ گویی داشته باشد صرفا حتی در خارج از این غالب هر رابطه باهدف هایی متفاوت هم که باشد، درآن صورت اصلا قابلیت پاسخ را ندارد،اینجا هم با در نظر گرفتن ابعاد مختلف سعی در رسیدن به همین مسئله است که دررابطه با پاسخ دادن به امیال فردی درغالب ارتباطات کم قید وبی قید اجتماعی اساسا چقدر ارزش اش را دارد و اصلا آنچه ما میخواهیم از آن ارتباط به آن میرسیم یانه.(در اینجا نگاه ارزشی خیلی مطرح نمیکنیم بلکه سعی در بیان علت ومعلول های عقلی است درحالی که اگر بنا شود نگاه معنوی مطرح شود خیلی بهتر میتواند توجیه کند).

درابتداع ماباید ببینیم این روش غالب که از نوع ارتباط بین دختر وپسرخارج از فضای خانواده برای کسب آرامش واغنای مادی دردنیا حاکم است حقیقتا آیا افراد را به استغنای مادی وآرامش میرساند یاخیر؟که این حقیقت حصول را یکبار از نگاه مردان بررسی میکنیم ویکبار از نگاه زنان.

  • زهرا کوهکن
  • ۰
  • ۰


 

تحلیلی بر رابطه ی درست ومتناسب بین زن و مرد 1-درخانواده 2-دراجتماع

انسان های برای زندگی کردن در اجتماع قرار میگیرند و مادامی که زندگی انسانها، فردی محض نیست و دارای زندگی اجتماعی هستند وبسیاری از نیاز های خود را به کمک سایر افراد رفع میکنند بنابراین برخوردهای زیادی باسایر هم نوعان خود در طول زندگی دارد ، دراینجا ساختار ها وعوامل موثر برزندگی اجتماعی بشر ابعاد ساده ای ندارد دراین اجتماع کوچکترین رفتار ها بر جامعه ی کلی اثر دارد و از طرفی جامعه میتواند رویکرد فردی را تحت تاثیر قرار دهد .

حال در میان تمام روابط که در جامعه میتواند بین انسان ها وجود داشته باشد بعدخاصی از ارتباط زن ومرد حساسیت بیشتری بخود گرفته است،آن بعدی که قرار است زن ومرد درکنار هم به یک آرامش روحی و روانی برسند و درکنارهم سایر فعالیت های زندگی خود را رشد دهند ومحوریت این ارتباط حول کسب محبت وآرامش ورفع نیاز مادی میچرخد.اما متاسفانه مادامی افرادی علت حقیقی وجود چنین ارتباط را نفهمیدند وبااصالت دادن خواسته های انسان ،روحیه ی اباهی گری را در او حکم فرما کردند این روابط در عین وجودساختار های حقیقی و قاعده مند به نحودیگری مورد استفاده قرار گرفت ،درواقع در چنین ایدئولوژی انسان محور، که تمامی ابعاد واهداف زندگی را درعالم ماده محدود کردند برای آن دسته از نیاز های ماورایی وفطری انسان مجبورشدند در دنیا درغالب مولفه ای که اساسا توان وپتانسیل چنین امر را ندارد ،پاسخ دهند و نتیجه آن شد که بشر چون میدید هرچه میرود استغنا نمیشود آمد روش هایی هرچه بهره گیری از آن مولفه را بیان کرد . در واقع ما وقتی از لیبرال یا فرهنگ مدرنیته غرب حرف به میان می آوریم منظور نوعی از تفکر است که اصل اصالت دنیا را به انسان میدهد یعنی در دنیا هدف خلقت نیل انسان به خواسته هایش است و خواسته خوب و بد حقیقی مطرح نیست بلکه تمام خواسته خوب هستند و ممنوع الاعمال نیستند مادامی باعث ضرری نباشند در جامعه (گرچه این شعار است ، مادامی که هیچ محدوده ای بر میل انسان وجود نداشته باشد افراطی گری های فرد اثرات مخرب مادی ومعنوی بر خود وجامعه اولین مهمترین اثر اجتناب ناپذیر آن بر جامعه خواهد بود.) حال این نوع نگاه محدود به جغرافیای خاصی نیست یا نمانده حالا بواسطه وسایل مختلف سینمایی هنری و... در کل دنیا ذائقه پردازی شده تا جایی که شاید میتوان گفت اکثر نوع نگاه جهان را تشکیل میدهد لااقل در عمل نه شعار .

  • زهرا کوهکن