کانون مطالعاتی مصباح

هوالعالم//رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

کانون مطالعاتی مصباح

هوالعالم//رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

کانون مطالعاتی مصباح

خدا با معجز ه ی آخرین فرستاده اش شاید خواست بگوید بهترین راه هدایت و رشد انسانیت " کلمه" است.
باتوکل بر خدا مینویسیم...

  • ۰
  • ۰

 

1-مانع فعالیت زنان در جامعه

اولا باید گفت ارتباط مستقیمی بین حجاب و فعالیت وجود ندارد، ما فرد بی حجاب فعال/غیرفعال و باحجاب فعال/غیرفعال داریم. دوما در اسلام طبق آیات همه ی مردم، چه زن چه مرد تکلیف دارند در اجتماع حضور موثر داشته باشند و این حضور به معنی نقش و اثرگذاری در جامعه است نه لزوما حضورفیزیکی چه بسا افرادی که 24ساعت سخت کار میکنند ولی نه بر روان خود نه خانواده نه تربیت فردی مؤثر نقش نداشه اند، متاسفانه خاطرات ناگوار همراه با تبلیغات رسانه ای علیه فهم زن خانه دارها و از طرفی زندگی مدرن لیبرال که طمع درآمد بیشتر دارد باعث شکل گیری موجی شد باسم شاغل شدن به گونه ای که زنها حاضر بودند سخت ترین و سخیف ترین کارها با حداقل حقوق ممکن را به عهده بگیرند اما دنیا از این مرحله عبور کرده و متوجه آسیب جدی که برای جبرانش چندین برابر، سود نیروی ارزان بدست آورده اند، شده و اکنون پروتکل های جدی جهت ایفا نقش همسری و مادری در سوئد و... در حال اجراست. البته جای تاسف است که همواره ایران بعنوان کشوری جهان سومی ایدئولوژی های منسوخ شده ای را دنبال میکند درحالی که ایدئولوژی اسلامی که بنام تحجر ذبح میشود، به عنوان دست آوردهای جدید غرب در مدیریت جامعه معرفی میشود. قطعا مسئولین فرهنگی-سیاسی، رسانه ها و مهم تر از همه خود مردم نقش خود را بخوبی در این مسائل ایفا نکرده اند.

2-رابطه حجاب و آزادی

اولا در اسلام هیچ خط کشی برای تکالیف عمومی و خصوصی تعیین نشده. تکالیفی هستند که در عین خصوصی بودن، در برخی موارد تکلیف عمومی بشمار می آید. دوما در دین حجاب امری شخصی ست ولی لزوما خصوصی نیست. مثلا به شخص مربوط است که جلوی پسر عموی خود روسری بپوشد یا خیر و این مسئله خصوصی ست. ولی اگر مهمانی بگیرد که عام مردم مطلع شوند این دیگر خصوصی نیست. بنابراین تازمانی که حوزه ی اثرگذاری فعالیت فردی فقط خود باشد، مسئله خصوصی ست. ولی اگر حوزه ی اثرگذاری جامعه بود قطعا مسئله خصوصی نخواهد بود و این مسئله صرفا در حجاب مطرح نیست. در شرب خمر، فساد مالی، ناامنی، تشویش اذهان عمومی و... که آزادی حقیقی افراد جهت رشد (به علت میل سازی و برهم زدن قبح منکر و ایجاد بستر فساد و...) را از بین میبرد (اگرچه که این یک مسئله ی جهانی ست، مثلا در کره پوشیدن شوار جین به علت معطوف بودن به فرهنگ آمریکایی در زمانی منع بود و هزاران مثال دیگر در باقی زمینه ها در جهان اهمیت فطری اثرگذاری اجتماعی را بیان میکند)

 

2)تعریف شایع آزادی شامل این است که آزار نبینیم و آزار نرسانیم، یا به عبارتی تا جایی آزاد هستیم که آزادی دیگری تحت تاثیر قرار نگیرد. مسئله ی اصلی اینجاست که این تعریف آزادی بر خلاف ادعایش اولا چون سلایق افراد مختلف متفاوت ست بنابراین احتمال اینکه خواسته ی بشری در تعارض یکدیگر قرار بگیرد بسیار وجود دارد، که در این شرایط باز این خود دولت ها هستند که حد آزادی را مشخص میکنند دوما ایدئولوژی دولت ها یا مناطق مختلف باهم متفاوت وهمواره درحال تغییر است. یک مسیر حق که به رشد بشری ختم شود دارای حقیقتی واحد است، درحالی که ما روزانه شاهد سلایق مختلف هستیم (بطور مثال برخی کشورها همجنسگرایی، نچرالیسم، خودکشی و...را قانونی میدانند برخی خلاف این نظر را دارند) که دراینجا اولا باید گفت این تفکر وقتی به یک شکاکیت دچار است نشان حق بودنش چیست؟ سوال دوم اینکه این تغییرات تا کجا منطقی ست؟!! روزی برهنگی عادی میشود روزی هم جنس گرایی روزی برده جنسی روزی... و هزاران رفتاری که خلاف تمام ادیان و اخلاق جهانی ست (که در مقاله ی اول هم به این مسئله پرداخته شده است). و اینکه میگوند کسی که مشکل دارد نگاه نکنند سوا از بحث دینی عملی مضحک است که هی آدم خود را از انواع منکرات بدزدد و از طرفی در چنین شرایطی علاوه براینکه آزادی فرد لحاظ نشده بلکه فعالیت عادی این قشر غیرممکن میشود.

 3) مسئله بعدی رفتار هرکشور متناسب با قانون اساسی ست. اینک چرا بر ایران بر اساس قانون خود با عوامل بدحجابی (البته در مقاله دوم اشاره شد که سبک اجرائی سالمی نداشتیم و تمام بار بدوش نیروی انتظامی در این زمینه گذاشته شده است) برخورد میکند خورده گرفته میشود، اما در غرب که ادعای دموکراسی و لائیسیته (یعنی به دین کسی کار ندارند) دارند رسانه ها و سازمان های جهانی کاری ندارند؟ برای مثال در فرانسه زدن روبند جریمه دارد این درحالی ست که ده درصد جمعیت فرانسه مسلمان هستند و اما آمار آشورائیان در ایران یک به سه هزار است اما در مجلس نماینده دارند. پس اگر جای نقدی باشد در ابتدا باید از این کشورها پرسید چرا خلاف قانون و تفکر اداره حکومتی خود برخورد میکنید سپس به نحوه ی اجرای قانون در ایران نقد وارد کرد. در قانون اساسی بندهای زیادی در رابطه با حفط عفت جامعه، اقتصاد حلال و مقاومتی و... داریم که متاسفانه بذدلی برخی از مسئولان در راستای عدم اجرای وظایف خود، نامردی برخی روشنفکران و مسئولین جهت کسب محبوبیت بیشتر و فرار از پاسخگویی حقایق، و عدم رعایت تکلیف جامعه و جنگ همه جانبه ی فرهنگی برای حیازدایی و عیاشی (به دو دلیل: 1-مقاصد مصرف گرایی و حفظ بازار بزرگ آن، 2-سرگرمی، سست شدن ایمان و اعقادات جوانان و متعاقبا به فراموشی سپردن ایدئولوژی استعمارستیز ،انگیزه های قوی برای غرب هستند جهت بودجه بندی کلان برای حیا زدایی جامعه) جامعه باعث شد قبل از آنکه این ایده ی ناب به عرصه ی اجرای حقیقی برسد ذبح شود.

 

3- آیا پیامبر و امام علی در زمان حکومت دینی خود با افراد بدحجاب برخورد میکردند؟

1-گزارش تاریخی: اولا دلیل بر الزام و فقدان حکم دینی نمیتواند باشد، چون در طی زمان های مختلف علت ها وکیفیت آنها دستخوش تغییر میشود. بصورت مثال در صدر اسلام فروش خون به علت خوردن حرام بود، ولی الان حرام نیست چون جان انسان نجات میدهد. از آنجایی که دین اسلام، برنامه ای برای زندگی ست برای این موارد انعطاف اجتهاد وجود دارد.

دوما گزارش تاریخی وجود دارد، بصورت مثال زمانی که عمرو بن حزم از سوی پیامبر عامل یمن و نجران شده بود طی یک نامه میفرماید: این دستوراتی ست از جانب خداوند،... و مردم را از پوشیدن لباسی که عورت دیده شود بازدار و از اینکه مو پشت سر اندازند نهی کن. که در روایات وقتی معانی سوره نور و ... پرسیده میشود حد شرعی توسط امام صادق علیه السلام: صورت و کفین اعلام میشود. و این نکته لازم الذکر است، تفسیر و اجتهاد مسائل دینی همانند جراحی مغز و اعصاب یک تخصص ویژه را میطلبد که به زبان عرب و روش های استدلال آشنا باشد، به همین دلیل است که انتخاب مرجع تقلید واجب است و به صورت اتفاق تمام مراجع تقلید حد شرعی حجاب را صورت و کفین اعلام کرده اند.

2-باید تفاوت های صدر اسلام و حال حاضر را در نظر گرفت: که این تفاوت ها باید در سه بخش تحلیل کرد: 1-در صدر اسلام زنان به دو دسته آزاد و کنیز تقسیم میشدند، اما امروزه تمام زنان آزاد هستند و حجاب برای تمام زنان آزادی که درحکومت دینی هستند واجب است، بنابراین در زمان حال استثایی برای حجاب وجود ندارد. 2- درصدر اسلام بعد دوران جاهلیت اساسا حجاب به نوعی مد جدید و امر پسندیده تبدیل شده بود، همانطور که در گفته های همسر پیامبر در تقدیر زنان انصار واضح است. از طرفی حجاب نشانه ی آزادی آن زن بود و نوعی مد روز محسوب میشد اما امروزه به هزاران دلیل، تفکرات ضد حجاب و برداشت های ناشی از آن لااقل در کشور ایران وجود دارد گاها خلاف این حس را شاهد هستیم. 3-فضای ذهنی زنان در صدر اسلام نسبت به حجاب بی گرایش بود و بین الگوهایی که برای زنان در دوران جاهلیت وجود داشت و اسلام به راحتی میشد قیاس کرد، اما امروزه با توجه به حافظه تاریخی، پرده نشینی زنان و تلاش ها بسیار زیادی جهت فرهنگ سازی علیه حجاب قبل از آنکه آثار حجاب مورد بحث باشد، شبهات موجود باید پاسخ بگیرند، که لزوما تمام آنها شبهات علمی و مربوط به حجاب نیستند. 4- ماهیت حجاب: در صدر اسلام به علت سبک زندگی قبیله ای اساسا با مسائل مانند ناهنجاری های اجتماعی و عمل منافی عفت خیلی مواجه نیستیم، همانگونه که این رفتارها در مناطق سنتی کمتر وجود دارد، زیرا ساختارهای قبیله اولا عامل بازدارنده به جهت آبرو و اقتدار داشتتند از طرفی مجازات طرد اجتماعی و قبیله ای وجود داشت، اما امروزه وجود یا نبود حجاب ملیاردها دلار جابجا میکند و امروزه حجاب به عوامل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی بسیاری وابسطه شده است. و این مسئله صرفا از بحث پوشش اثر نمگیرد و نمیگذارد ( همانطوری که یکی از مهمترین عوامل فتح آندلس، اشاعه ی فحشا در بین جامعه بود، یا به گزارش تاریخ نگاران مینی ژوبی که در سال 56 درتهران پوشیده میشد در دنیا هنوز پوشیدن آن عرف نبود).

خب باتوجه به این تفاوت ها و حکم فحشا (اشاعه فحشا چه بصورت ظاهری چه خفی (عمل شنیع و بسیار زشت) که هم حرام است هم خلاف قانون شامل این چهار عمل میشود: آشکار کردن گناه دیگران، تظاهر به گناه توسط خود فرد، زمینه سازی گناه، ترویج گناه) بدیهی ست که نیاز به ساختار حکومتی برای پوشش است.

 الزام حکومتی: در ابتدا باید پرسیده شود، آیا لازم است ما الزام حکومتی نسبت به حجاب داشته باشیم؟ پاسخ بلاشک بله ست، چه در این بحث چه موضوعات دیگر، نتنها در ایران در کل جهان این یک مسئله ی عقلی ست، همانطوری که گفته شد در فرانسه نچرالیسم ها حق تردد بصورت عریان در جامعه فرانسه را ندارند و فقط حق تردد در همان شهر را دارند. این قوانین را ما درجایی شاهد هستیم که تعریف آزادی آن متفاوت ست و تنها نتیجه گیری که وجود دارد این است که قوانین برای پوشش همه جای جهان وجود دارد فقط حد این قوانین مورد بحث است، که این توسط بشری که هر روز سلیقه ی متفاوت دارد و هدف آن سود آوری بشری ست تنظیم شود یا توسط دستورات وحیانی و باهدف امکان رشد حداکثری جامعه. این مسئله ی محوری و بسیار مهمی ست که باید عمیق به آن توجه شود. حال اگر افرادی بخواهند قانون را نقض کنند قطعا بخش انتظامی باید مقتدرانه وارد عمل شود، و ازین ارگان انتظار فرهنگ سازی نمیتوان داشت. درقانون علاوه بر نیروی انتظامی 25 ارگان دیگر خاصا در رابطه با حجاب موظف به فرهنگ سازی و... هستند، ولی متاسفانه به دلیل شیفتگی برخی مسئولین به رفتارهای پوپولیستی و روشنفکر مابانه و... هیچ گاه این قوانین کلی به مرحله ی عمل نرسیده اند. بنابراین گشت ارشاد آخرین مراحل امربه معروف است و همانند گردنبند بدون زنجیر مادامی که مراحل قبلی وجود ندارد بی معنا وبد قیافه جلوه میکند. بنابراین با توجه به تفاوت هایی که بین دو عصر بیان شد، نه تنها در این مورد بلکه بسیاری از موارد دیگر اصلا منطقی نیست توقع داشت عین همان قوانینی که امروزه هست باید در گزارشات تاریخی وجود داشته باشد، بلکه نبود قوانین متناسب با نیازهای روز عیب یک تفر حکومتی بشمار میرود.

 

4-چرا در غرب که اسلام حکومتی نیست بیشتر پیشرفت کرده اند، ولی جوامع اسلامی پیشرفت نکرده اند؟

اولاحجاب یا بدحجابی چه ربطی به رشد و عقب ماندگی دارد؟ دوما قطعا وسط دنس و مست کردن یهو یک خلاقیت علمی به ذهن انسانی نمیرسد، بلکه هرفردی که مدتی در غرب زندگی کرده به این مسئله اشاره میکند که بشدت مردم سخت کوش و پرتلاشی هستند، این درحالی ست که در اسلام و سیره پیامبران نظم در کار وپرتلاشی و علم اندوزی و... بسیار تاکید شده است. به صورت مثال ظرافت پیامبر هنگام گذاشتن سنگ لحد، که میفرمایند: مومن باید تمام کارهایش را بانظم انجام دهد. یا در رواتی دیگر: هیچ چیز نزد خدا محبوب تر از کاری که بر آن مداومت داشته باشد نیست. و... .

برخی اعتقاد به معاد و دوری از لذت را عامل عقب ماندگی میدانند، همانند قرون وسطی. در اینجا باید بیان کرد که اسلام برنامه های دقیقی برای زندگی دارد برخلاف مسحیت آن دوران که صرفا به رهبانیت میپرداخت. و قطعا اگر تمام انسان ها تلاش کنند ولی نه برای طمع خود بلکه رضای خدا و آن را با سایر فقرا تقسیم کنند قطعا جامعه ای ایده آل تری شکل میگیرد، تا انگیزه ای که برای تلاش در غرب حکم فرماست که «من» در آن محور است و جامعه ای دو طبقه و استثمار هم نتیجه ی همین حرص برای خود است، و به اعتقاد من برای برون رفت ازین شرایط باید از نوک سر تا نوک پا اسلامی شد، اگر تمام قواعد اسلام بطور صحیح و کاربردی پیاده شود قطعا با جامعه پیشرفته تر چه از لحاظ مادی چه اخلاقی چه معنوی مواجه خواهیم شد.

مهمترین معایب بدحجابی

در غالب تحلیل ها و نظرات ما شاهد هستیم، لااقل کسی نمیگوید حجاب ضرر دارد. مسئله اول بحث آزادی مطرح میشود که در مقاله اول و سوم مفصل پرداخته شد. حال اگر بدحجابی بصورت عام فراگیر شود دو اثر عینی دارد که هیچگونه سود مادی و معنوی ندارد

1-بحث اول افزایش آستانه تحریک پذیری ست که در اینجا هم زن هم مرد بشدت ضرر میکند. مشکل اصلی که روشنفکران جهت رفع مشکلات زنان داشته اند، تصوری بود که هرچه تفاوت های زن و مرد را بیشتر نادیده بگیرند و در جامعه از بین ببرند مشکلات و ظلم به زن کمتر میشود. این قضیه تاجایی افراط پیدا کرد که تن لطیف زن را مجبور به سازش با کارهای سخت و متقابلا اگر میشد امکان بارداری را برای مرد ایجاد کند. این درحالیست که در عصر مدرن یکی از مهمترین نکات در روابط زناشویی پذیرش تفاوت های دو جنس بیان میشود. به مرور این تفکر باعث شد زن در جامعه در دسترس تر و مردان با دیدن تنوع آستانه تحریک پذیری بیشتری پیدا کنند (این به معنای دیدشهوانی مردان نیست، بلکه آدم های بیمار دل بسیار کم اند، اما اثر ذاتی پوشش باز اجتماعی افزایش آستانه مطلوبیت است). در واقع در پی برهنگی و تنوع طلبی مردان هیچ چیز عادی نشد و هیچ گونه ظلمی به زن کم نشد بلکه شکل ارضا آن به مدل های عجیب تر تغییر پیدا کرد به گونه ای که با مدلهایی از ارضا مواجه هستیم (هم جنس گرایی، کودک آزاری، ارتباط با حیوان ها و برده ی جنسی و خشونت فقط بخشی از اثرات افزایش آستانه ی تحریک پذیری ست) که همواره شکل های مختلف آن در تمام ادیان واخلاق ها نکوهیده ست. این دقیقا بلای بزرگی ست که ایدئولوژی تجربه و من محور لیبرال بر سر جهان آورده و روز به روز با ترس از تحجر و شعارهای آزادی افرادی بیشتری را به سوی خود جذب میکند. حال نتیجه جدی آن برای زنان: مواجه شدن با ارتباط های خشن، حس بی ارزشی و یکبار مصرف بودن همانطوری که در انیمشن انومالیسا شاهد هستیم، افسردگی و عدم رضایت از زندگی با دوام. در مقابل در گذشته برای مردان شب زفاف به عبارت عامیانه کمتر از شب پادشاهی نبود که این حس مطلوب دو طرف است اما امروزه هیچ چیز نمیتوان رضایت ایجاد کند و خود این قضیه باعث میشود اساسا لذت عمیقی و با دوامی را تجربه نکنند. اینهایی که گفته شد فقط بخش معظل مادی ست و دقیقا حقایقی ست که با کمی مطالعه استدلال های روانشناسی آن را در غرب پیدا میکنیم. حکمت اسلام آنجایی خودنمایی میکند که بر خلاف خیلی از آیین و ادیان تحریفی، در ابتدا خود مسئله و غریزه را رسمیت میبخشد و همه ی ابعاد و امیال انسانی را باهم میسنجد، این چیزی نیست که ایدئولوژی ماده نگر، تجربه گرا بتواند از عهده ی آن بر بیاید، قطعا روزی اگر تمام ابعاد اجرایی دستورات اسلامی متناسب با نیاز روز توسط علوم انسانی وسایر بیان شود، از نظر منطق بهترین شیوه حکومت داری بیان میشود ولی تا آن زمان حداقل کار این است ادامه دهنده ی راه منسوخ غرب نباشیم و متقابلا اعتقادات خود را عمیق تر مطالعه کنیم.

2-نکته ی دوم انسان حیوانی نیست که صرفا وابسطه به غرایز خود باشد، همانطوری که دیده شده اکثر اسطوره ها برای یک ایدئولوژی خاص و آرمانی بزرگترین اتفاقات جهان و حس لذت را خلق کردند، بنابراین دغدغه ی رشد فکری و تربیت نسلی آرمان گرا همواره یکی از مهمترین دغدغه های تمام اقشار بوده است. حال اگر در جامعه امیال مادی براحتی در دسترس باشد، چگونه میتوان از نوجوان (دقیقا زمانی که شالوده ی فکری اش رشد پیدا میکند) توقع داشت به سمت این امیال و سرگرمی ها سوق پیدا نکند درحالی که لذات مادی در لایه سطحی قوی تر عمل میکند. مادامی پدر ومادر که الگوهای اولیه فرزند هستند خودشان دچار مشکلات اخلاقی باشند چگونه میتوان توقع فردی آرمانگرا واقعی داشت. قطعا بستر رشد در جامعه یکی از فاکتورهای اصلی یک آرمان شهر است. در حالی که در تفکر لیبرال این میل فطری را در اسطوره سازی، ملی گرایی، ستاره های هالیوودی و... خلاصه شده و هنوز حس پوچی و افسردگی بخصوص برای کسانی که از امکانات خوبی برخوردار هستند یکی مهم ترین معظل این تفکر است.

 

 

 

  • ۹۹/۰۱/۲۷
  • زهرا کوهکن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی