کانون مطالعاتی مصباح

هوالعالم//رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

کانون مطالعاتی مصباح

هوالعالم//رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

کانون مطالعاتی مصباح

خدا با معجز ه ی آخرین فرستاده اش شاید خواست بگوید بهترین راه هدایت و رشد انسانیت " کلمه" است.
باتوکل بر خدا مینویسیم...

  • ۰
  • ۰

 

واژه شناسی:

همواره در متون دینی و قرآن، حتی در اشعار و ادبیات کهن ایران، واژه ای که برای پوشش به کار میرود واژه ی «ستر» به معنای (پوشیدن چیزی را) بوده است و «حجاب» از لحاظ لغوی به معنای (پشت پرده بودن، روگیری) است. حال یکی از دلایلی که کلمه ی حجاب به مرور زمان واژه ای برای پوشش زنان مطرح شده است را میتوان از اثرگذاری فرهنگ سخت یونانیان و ایرانیان باستان (نسبت به حضور زنان بخصوص زنان آزاد و اشراف) پس از جنگ های متعدد، بر روی سرزمین های اسلامی برشمرد ولی در هرصورت چیزی که در واژه و فلسفه اسلامی برای پوشش زنان مطرح است چیزی سوا ازین عوامل است.

فلسفه پوشش:

در ابتدا باید تفاوت های دو جنس در تعامل یکدیگر در بستر جامعه را پذیرفت، البته این مسئله اگر دستخوش سواستفاده و بازتعریف نادرست قدرت های جهان قرار نگیرد یکی از بدیهی ترین مسائل ممکن است. تا جایی که یکی از پرفروش ترین کتاب ها و پرمخاطب ترین سمینار های جهان بخصوص غرب در رابطه به تفاوت های این دو جنس است (مانند کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی). حال مادامی که افرادی با دو جنس و نقاط قوت و ضعف متفاوتی بخواهند باهم ارتباط انسانی داشته باشند لازمه آن این است که صفات انسانی مقدم بر صفات جنسی در جامعه به نمایش یا درک قرار گیرد. زیرا واقعیت این است که صفات جنسی در لایه های سطحی قوی تر عمل میکنند و مادامی که در معرض درک قرار بگیرد مانع لمس و درک صفات انسانی و در نتیجه تعامل انسانی میشود.

البته نکته ای که وجود دارد انسان قابلیت های چندگانه بسیاری دارد، دراینجا مادامی که به عفت نگاه و پوشش جامعه آنچنان که باید توجه نشده است باعث شده یکسری هنجارها قبح خود را از دست بدهد و مراقبت ها آنچنان باعث امکان بروز اثرات خود را نداشته باشند.

تاریخچه حجاب در ادیان و ملل مختلف:

در ادیان یهود (اگر زنی با سری بدون پوشش از خانه خارج شود، مرد میتواند بدون مهریه طلاقش دهد)، مسیحیت (اگر زن سرباز بیرون آید آبروی مرد خود را برده)، اسلام (قرآن-سوره ی نور-آیه30: حجاب چشم، آیه 31: حدود حجاب، حجاب چشم و رفتار سوره احزاب-آیه 32: حجاب در گفتار، آیه59: مخصوص زنان پیامبر)  صراحتا علاوه بر حیا و عفت ورزی، بر مسئله ی پوشش ظاهری تاکید شده است.

در آیین هایی همچون زدتشت، برهمایی، کونفوسیوس (البته پرده نشینی بیشتر رواج داشت، و در فلسفه پوشش با اسلام متفاوت است) و ملل هایی همچون مصر، بابل، ایرانیان، یونانیان (که پوشیدن جلباب های بلند بر روی سایر لباس ها و گذاشتن کلاه گیس بین زنان مصری رواج داشت و عموما زنهای اشراف و متاهل از دیده شدن در انظار عمومی منع بودند. عموما در این ملل ها زنها بخصوص در ایام قاعدگی موجودات پلیدی به شمار میرفتند تا حدی که ظرف و اتاق وی در این ایام جدا بوده است. برخی معتقدند سبکی از حجاب که بصورت پرده نشینی و ایجاد حرم سرا بعد از فتوحات اسلام بین خلفا رواج پیدا کرد، اثر فرهنگ ایرانیان و یونانیان بوده است)

پوشش در اسلام:

ما انسان ها در کنار تمام عناوینی که داریم مانند: فرزند، دانشجو، پدر،مادر و... عنوانی به نام (عبد) داریم، که این عنوان در رابطه با مولی معنا میگیرد. بی توجهی بشر امروزی سوا از نوع تفکر آن، باعث خسران های زیادی شده. در جهان بینی دینی مهمترین عنوانی که یک انسان دارد، عبد است و مهمترین وظیفه ای که بدوش دارد اطاعت و عبادت است که در کیفیت و چگونگی همین یک جمله حرف بسیار است، اما لازم بذکر است که بزرگترین درجه ای که یک انسان ممکن است به آن برسد هم فقط از همین طریق ممکن است، آنجایی که خدا بیان میکند: «مادامی که فردی عبد شد، رب شده است». حال در اینجا هم باید به این مقدمه مهم فراموش شده در تمام اقشار توجه کرد و نکته ی بعدی خداوند در قرآن کلیات را مطرح میکند و جزئیات بر اساس آن قابل استناد است، مثلا جزئیات نماز و وضو با اینکه یکی از مهمترین دستورات الهی ست بیان نشده، اما در قرآن ما پنج آیه در ارتباط خاصا پوشش و بیشتر از ده آیه در ارتباط با عفاف داریم که این خود نشان از اهمیت مسئله و دستورالهی پوشش است و جزییات متناسب با روایات و سنن و تفسیرهای موجود قابل استناد است:

1-سوره ی نور: آیه31- قبل این آیه به مسئله ی استیذان پرداخته شده است، همین مسئله نشان از این است که مبنای حجاب نگهداشتن حریم متقابل است. در اینجا: دستور حفظ نگاه برای زن و مرد و پوشش بدن خود از دیگران بیان شده، جز آن مقدار که نمایان است. و دستور پوشش گریبان و سینه علاوه بر سر و معرفی محارم. و علاوه بر جزئیات ظاهری به عفت در رفتار و قدم برداشتن عفیفانه هم تاکید شده است. در ادامه به کمک و تسهیل ازدواج افرادی که امکان آن را ندارد تاکید میشود و توصیه میشود افرادی که امکان ادواج ندارند پاکدامنی پیشه کنند و به آزادی و عدم تعرض به بردگان اشاره شده است. و در آیات59-61: به اهمیت و رعایت حریم چه فرزند نسبت به والدین چه زوج نسبت به هم (53 احزاب) تاکید میشود. که در اینجا اولا توجه به تقدم تاخر نکات و ارتباط آنها با آیات قبل و بعد و بیان جزئیات همه جانبه جهت سلامت بستر رشد انسانی در قرآن ستودنی ست و توصیه میشود کل این دو سوره با تفسیر خوانده شود.

2-سوره احزاب: در برخی آیات خدا به زنان پیامبر دستورات ویژه ای شده که علت آن: اولا در آن زمان، زنان پیامبر از جایگاه ویژه ای بین مردم برخوردار بودند از طرفی جهت عدم سواستفاده از موقعیت ام المؤمنین دستور عدم ازدواج و ... داده شد، اما از طرفی دیگر برخی دستوراتی که به زنان پیامبر داده شده، دستور کلی برای تمام زنان مسلمان شمرده میشود. که در آیات: 32-33: دستور به ظرافت های رفتاری علاوه بر پوشش که نهایتا باعث ایجاد فساد، مخصوصا افراد بیمار دل میشود جلوگیری شود. و آیه که در آن از جلباب یاد شده که نزدیک ترین معادل آن امروزه همان چادر است در آیه 60 بیان شده که دستور داده میشود به زنان و دختران مؤمن که جلباب را بصورت صحیح بپوشند، یعنی نه بصورت تشریفاتی بلکه به خود نزدیک کنند که در جامعه عفیفانه شناخته شوند، این امر برای خود و دیگران بهتر است. دراینجا اولا در رابطه با جلباب پوششی ست که از روسری بلند تر و از چادر کوتاه تر و تا پا را میپوشاند که مشابه آن را در نقوش سنگی تخت جمشید میتوان مشاهده کرد اما در هرصورت نزدیک ترین معادل امروزی این کلمه همان چادر است، نکته ی دوم صرفا پارچه تا پا مورد بحث نیست بلکه نحوه ی پوشیدن و استفاده جلباب در قرآن تاکید میشود که بصورت زینت و تشریفات شنل وار رها نشود بلکه متناسب با هدف حجاب باید مرتب جمع شده که به عفاف زن شناخته شود و این علاوه بر اینکه باعث سلامت جسم و قلب خود میشود باعث سلامت جامعه نیز میشود.

روایاتی و تفسیر هایی که مربوط به حدود حجاب است: از امام صادق ذیل آیه 31 سوره نور پرسیده شد، آن مقدار زینتی که آشکار است چه مقدار است، فرمودند: صورت و دو کف دست. (وسائل اشیعه، جلد20، ص203)

نکته کلی که لازم است بیان شود اصل مسئله حجاب از دو فاکتور اثر میگیرد، به این صورت که پوشش و رفتار نهایی بگونه ای باشد که: اولا حد شرعی یعنی پوشش کل بدن بغیر از صورت و کفین(البته بدون آرایش و بدون خیره شدن جهت لذت به آن) ایرادی ندارد. دوما پوشش نهایی باعث مفسده نشود که در رابطه با پوشش مردان و برخی مدلها این مسئله اصلا مورد توجه و گفتوگو قرار نمیگیرد.

مسئله ی حجاب در ایران:

 تا دوران قاجار بصورت سنتی، مطلقا حجاب در بدنه ی جامعه وجود داشته و برخی اشراف پس از اولین سفرها به فرنگ با مقوله ی بدحجابی عمومی روبرو شدند. ریشه ی بدحجابی به عبارتی به 17دی 1314 و دستور منع حجاب رضاخان برمیگردد و در سال 1323 بدستور محمدرضا پهلوی این حکم با شعار: (آنچه پدرم با زور میخواست اجرا کند من با فرهنگ اجرا میکنم) لغو شد. در این زمان به علت پیاده سازی ناقص فرهنگ غربی، یعنی صرفا پیاده سازی مصرف گرایی جهت ایجاد جامعه ای جهان سومی بنفع کشورهای صنعتی و عدم آموزش های فنی و... چهره ی جامعه به یکباره بر خلاف فطرت و حتی عادات تغییر میکند. ژان لوروریه در این باره میگوید: «اگر در کوچه و خیابان، از ایرانیان بپرسید چرا رژیم را مورد انتقاد و سرزنش قرار می دهند، فساد و انحطاط اخلاقی رژیم، پاسخ اول آنها خواهد بود». و هچنین در سایر تاریخ نگاری ها اقتصاد و فساد اخلاقی از جمله عوامل مهم ایجاد انقلاب مطرح میشود. بعد از انقلاب ابتداعا حکم دقیقی برای مسئله ی پوشش مطرح نبود بلکه با تبیین سخنان امام خمینی در جهت اجرا اسلام حقیقی و ایجاد فضایی برای رشد و تعالی حداکثری بصورت سیری آهسته قوانین مختلف آن وضع شد. البته حکم رعایت حجاب اسلامی در جامعه بعد از رفراندوم و تصویب قوانین کشوری بر اساس دستورات اسلامی شکل گرفت. امام خمینی در 15 اسفند 1357 بیان کردند: (در وزارتخانه های اسلامی نباید معصیت شود. زن ها بروند کار کنند، در کارهای اجتماعی شرکت کنند، ولی با حجاب اسلامی). که بعد از سخنان امام واکنش هایی علیه تحجر و سپس راهپیمایی مردم و تبیین علما در رابطه با حدود حجاب و مخالفت کردن با افراد تندرو ضد بدحجابی را شاهد هستیم. که در این رابطه پژوهشات کتاب «جواهرانه» صفحات 49-30 بسیار کمک کننده میباشد.

 در زمانی که زن مسلمان احساس می کرد دو راه بیشتر پیش رو ندارد (یا از حقوق اجتماعی خود صرف نظر کند و کنج خانه بنشیند و یا حضور اجتماعی فعال داشته باشد به بهای تزلزل ارزش های خانوادگی و فطری فرد) انقلاب اسلامی با بیان این تئوری که حضور موثر زن لازم است اما در شرایط مناسب و فطری خود راه سومی به جهان معرفی کرد و اساسا این مسئله که تعیین حدود پوشش در خارج از خانه معنا پیدا میکند و این به معنای موافقت ذاتی اسلام با حضور موثر زن در جامعه و مناسبات اجتماعی بنحوی که مطابق فطرت و مانع ضرر رساندن به سایر وظایف خود شود و حداکثر اثر مفید و موثر انسانی را داشته باشد وجود دارد.

قطعا در هر واکنشی حافظه ی تاریخی یک ملت را باید درنظر گرفت، قانونی شدن حجاب در ابتدا به علت خاطره ناگوار از پرده نشینی و تحجر جامعه نسبت به زنان و از طرفی رفتار برخی افراطیون (همانند رفتارهای افراطی اکبر گنجی/اکبر پونز) که بعدها شاهد حضور برخی از آنها در رسانه های ضد انقلاب بودیم، مانع اجرای دقیق و کامل حضور اسلامی زن در جامعه شد. همه این مسائل و تغییرات پس از سال 1368 و اتمام جنگ و تغییر رویکرد مسئولان از دولتی به خصوصی_لیبرال و ایجاد فرهنگ مصرف گرایی و مدگرایی باعث شد پیش از آنکه تعریف اسلام از حضور زن پیاده شود این ایدئولوژی جدید ذبح شود.

قوانین پوشش در جهان:

اساسا در تمام نقاط جهان قوانینی برای ظاهر خانه، ماشین، وحتی افراد وجود دارد که در این رابطه سخنرانی استاد پناهیان در برنامه گره، کتاب نیم نگاهی به ضوابط پوشش در دانشگاه های جهان، تدوین: نیره قوی، و مثال هایی از قوانین پوشش ظاهری جهان در سایت مشرق نیوز و... قابل تامل است. بنابراین پوشش (در حدود خاص) در تمام دنیا کاملا طبق قانون و اجباری است و چه بسا در سایر نقاط جهان واکنش ها علیه این قانون شکنی سختگیرانه تر انجام میگیرد، بحث اصلی اینجاست چه حد از پوشش اجباری باشد، که اکنون این حد از پوشش یا توسط بشر یا توسط دستورات وحیانی تعیین میشود و در واقع ما باید بین این دو منبع و حدود پوشش انتخاب کنیم.

قوانین پوشش در ایران:

گام اول 15 اسفند 1357، امام خمینی بیان کردند: زنها در جامعه با حجاب اسلامی حضور داشته باشند و در ادامه قوانین به مرور تصویب شد. و در تیر 59 در واکنش به برخی تعرضات به بانوان بدحجاب ایشان طی سخرانی مخالفت خود را اعلام کردند و در سال 1360، در بند 5 ماده 18 قانون بدحجابی در اماکن دولتی جرم و در اماکن عمومی نصب تابلو: «به دستور دادگاه مبارزه با منکرات، از پذیرفتن میهمانان و مشتریانی که رعایت ظواهر اسلامی را نمی‌کنند، معذوریم».

گام دوم: اولین قانون ماده ‌١٠٢ قانون تعزیرات مصوب سال ‌١٣٦٢بود. در این قانون آمده بود: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به تعزیر تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهند شد».

گام سوم: در سال 1365 در ماده 4 به مسئله ی رسیدگی به جرم پرداخته است.  ماده 2، مجازات های تعزیری را بدین شرح بیان می کند: «۱- تذکر و ارشاد. ۲- توبیخ و سرزنش. ۳- تهدید. ۴- ۱۰ تا۲۰ ضربه شلاق یا جریمه نقدی از ۲۰ تا۲۰۰ هزار ریال برای استفاده کننده. ۵- ۲۰ تا۴۰ ضربه شلاق یا جریمه نقدی از ۲۰ تا۲۰۰ هزار ریال در مورد استفاده کننده».

گام چهارم: می توان مهم ‌ترین قانونی که بی‌ حجابی را جرم دانسته و به آن پرداخته، ماده 638 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1375 دانست. به موجب این ماده: «هرکس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر، تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل، به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم می گردد».
در تبصره این ماده که همان ماده 102 قانون تعزیرات مصوب سال 1362است، آمده: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد».
البته بنابر ماده 22 قانون مجازات اسلامی،‌ چنانچه قاضی تشخیص بدهد، می تواند حبس و شلاق متهم را به جزای نقدی تبدیل کند.

گام پنجم: شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1384، قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب را به تصویب رساند. که طی فرهنگ سازی در گام نخست، سپس نظارت بر عوامل ایجاد فساد از جمله طراح لباس و تولیدی ها و سپس در بستر جامعه مجازات تعزیری اجرا شود.

در اینجا نکته ای که بسیار مهم است اولا این قوانین نمیتوان در کمال و تقدس خود دید و قانون گذاران باید بر چگونگی و کارا بودن آن بیشتر تفکر کنند و از طرفی قوانین از گام چهارم به بعد بیشترین تمرکز را به فرهنگ سازی و بیان عمیق مسئله عفاف و.. از طریق سینما و عوامل ایجاد مد را دارد که بشدت در این قسمت قانون گذاران، مجریان و مامورین قضایی و... کوتاهی کرده اند و عمده ی فشار کار و حتی سهل الوصول ترین روش را به نیروهای انتظامی سپرده اند و این باعث شده از گشت ارشاد توقع فرهنگ سازی و ترویج حجاب برود در حالی که این مرحله ی آخر است و در اینجا گشت حجاب فقط وظیفه ی برخورد قاطعانه با مجرم را دارد. شاید در هیج کجای دنیای به علت همین التقاط وظایف و عدم کیفیت هر بخش در جای خود، جز ایران ما شاهد برخورد بی محابانه ی مردم با نیروی انتظامی نباشیم و این روند معیوب باعث شده که نه اثری که مردم در تبلیغ حجاب از گشت ارشاد را توقع دارند ببینند نه آنچنان جایگاه کارا و قانونی خود، که مانع تخلفات بعدی در جامعه بشود حفظ کرده است. نکته نهایی در رابطه متوالیان چهارشنبه سفید طبق ماده 508 کتاب پنجم به علت اشاعه فساد و همکاری با دولت مخاصم و در پی آن تحریم ضد حقوق بشری و... حکم زندان 10-20 سال تعیین شده است، گرچه اجرای این حکم برای افراد عامل وجاهل متفاوت است به طور مثال حکم یکی از ارسال کنندگان کلیپ، پژوهشی در رابطه با حجاب بوده است.

خب در اینجا قوانینی که در ایران در رابطه با پوشش بود کاملا بیان کردیم، ولی بحث اصلی اینجاست چند درصد از مسئولین مربوطه در رابطه با پوشش مطالعه دقیق داشته اند؟ و آیا بخصوص در رابطه با فرهنگ سازی کسی میخواهد کاری کند؟ سوا از شعار پوپولیستی، دغدغه ی آزادی و رشد مردم را دارند؟ دغدغه ی نسل آینده؟! مادامی که برخی از قانون گذاران و مجریان کشوری بجای اینکه در پی اجرای ایده ی اسلامی باشند، روزبه روز عاملی برای پیاده سازی فرهنگ غرب میشوند و گاها محبوبیت خود را برای حقانیت و اجرا ایدئولوژی به خطر نمی اندازند بلکه کل روند جذب رای و در طول دولت باج دهی سیاسی میگذرد. که در اینجا وظیفه ی قشر دانشجو و علوم انسانی رسیدگی عمیق و بروز به دستورات الهی ست، چراکه ایدئولوژی غرب کاملا پیاده شده و برخی از نتایج مثل افزایش آستانه ی مطلوبیت و تنوع طلبی حتی به قیمت زیر سوال رفتن اخلاقیات نتایج واقعی این تفکر است، هیچ گاه نمیتوان مجموعه ویژگی های خوب تفکرهای مختلف را کنار هم جمع کرد، بنابراین قطعا در این برهه ی تاریخی به راحتی میتوان اثرات واقعی هر تفکر حکومتی را دید و باشد که «انقلاب اسلامی» در حیطه ی علوم انسانی و روش اجرایی تحقق مدینه ی فاضله به سرانجام برسد.

 

  • ۹۹/۰۱/۲۷
  • زهرا کوهکن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی