کانون مطالعاتی مصباح

هوالعالم//رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

کانون مطالعاتی مصباح

هوالعالم//رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

کانون مطالعاتی مصباح

خدا با معجز ه ی آخرین فرستاده اش شاید خواست بگوید بهترین راه هدایت و رشد انسانیت " کلمه" است.
باتوکل بر خدا مینویسیم...

  • ۰
  • ۰

 

ریشه ی مشکلات اقتصادی ایران را میتوان: ۱-مشکلات خارجی (تحریم) ۲-مشکلات داخلی (سوء مدیریت مجریان و نبود یک برنامه جامع از اقتصاد کلان) دانست.

اثر تحریم ها واضح است در اینجا جا دارد کمی عمیق تر به ریشه ی تفکر الگوی اقتصاد حاکم و پیامد های آن پرداخت. دولتمردان نئولیبرال بر این باور هستند امور به دست نامرئی مکانیزم بازار سپرده شود و دولت هیچ نقش دخالت، نظارت و هدایت نداشته باشد (بازار آزاد و اقتصاد غیر دخالت گرایانه).

تا قبل از جنگ تحمیلی غالب رویکرد اقتصادی کشور حمایت گرایانه و دولت_محور بود (علت: ۱-ناچاری به سبب شرایط جنگ و عدم توانایی رقابت در بازار و سرمایه گذاری خصوصی ۲-برتری تفکر چپ و سوسیال در بین روشنفکران پیش از فروپاشی شوروی) بعد از پایان جنگ در سال ۱۹۸۸م (۱۳۶۷ش) و با ریاست جمهوری آقای رفسنجانی و تغییر شرایط جهانی رویکرد تغییر پیدا کرد (از اقتصاد دولت_محور به اقتصاد نئولیبرال ریاضتی)، که این تغییر منجر به: ۱-تشکیل موسسه تحقیق و آموزش مدیریت و برنامه ریزی (جهت پیاده سازی تفکرات نئولیبرال) با مدیریت مشاورانی معروف به "حلقه نیاوران" (اعضاء: محمدباقر نوبخت، محمد نهاوندیان، بیژن نامدار زنگنه، مسعود کرباسیان، عباس آخوندی و...) افرادی که تیم اقتصادی برخی دیگر از رؤسای جمهور در این ۴۰سال هم بودند و این نشان از پیاده شدن تفکرات نئولیبرال و عدم حتی شروع اجرا و طرح ریزی اقتصاد بومی_ایرانی_اسلامی بعد از انقلاب بوده است. ۲-"برنامه اصلاح ساختاری" با کمک متخصصان صندوق بین الملل پول به اجرا در آمد (تا منجر به خصوصی سازی گسترده شود) و این تفکرات به مرور زمان در بعد سیاسی اعمال شد و در بین آحاد مردمی با کمک تریبون های مختلف بیان و توجیه شد.

*اصول و پیش فرضات اقتصاد نئولیبرال:

۱-دولت بزرگ همیشه و همه جا ناکارآمد است. ۲-هزینه دولت برای فقراء و طبقه کارگر منجر به اتلاف سرمایه می شود و همچنین باعث آسیب اخلاقی (وابستگی و تنبلی) می شود. ۳-تجارت آزاد بی ضوابط و رفع محدودیت های بازار منجر به رفاه کشور می شود. ۴-جهت تجارت آزاد ادغام در اقتصاد و بازار غرب (بخصوص USA بعنوان قدرت برتر) ضروری است. ۵-نقدینگی فراوان همیشه منجر به تورم می شود.

*تحلیل رویکرد ها:

فرضیه ۱- این فرضیه که دولتی بودن لزوما باعث رکود و شکست میشود درست نیست زیرا در حالی که خیلی از کشورها بعد جنگ جهانی دوم که در حال توسعه تلقی میشدند با حمایت های دولتی و سپس ترکیبی از حمایت گرایی و بازار آزاد جزء قدرت های اقتصادی شدند. بنابراین تلاش دولت کنونی جهت مذاکره با غرب و ادغام مالی ،سیاسی و فرهنگی بعنوان مقدمه ای بر الحاق با سران قدرت و عدم نظارت بر هزینه ها و مدیریت آنها و تعیین ضوابط واردات و... با توجه به رویکردهای اقتصاد سیاسی وی قابل توجیه و بررسی است. و همچنین در کتاب "امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران" اقتصاد نئوکینیزی را بعنوان مطلوب اقتصادی خود و همفکرانش معرفی میکند،گرچه در عمل حتی با این اقتصاد هم همخوانی ندارد و تلفیقی از مطلوبیت های اقتصادی نئوکینزی، لیبرال و... و عدم برنامه واضح و کلان اقتصادی و سیاست منفعلانه بیش از پیش ایران را آسیب پذیر و با اقتصادی ناکارآمد و بحرانی مواجه میکند

فرضیه ۵-این فرضیه بیان میکند: هزینه های دولت منبع اصلی نقدینگی است و منجر به تورم میشود. پس براینکه تورم نباشد باید بجای اینکه دولت برنامه و مسئولیت های عمرانی، رفاهی و اجتماعی دولت انجام دهند به بخش خصوصی واگذار شود. درحالی که نقدینگی در جوامع درحال توسعه لزوما منجر به تورم نمی شود و تورم لزوما برای کشورهای در حال توسعه به معنای اقتصاد ضعیف نیست (مثال آلمان از سال ۱۹۴۸-۱۹۵۴م نقدینگی ۱۰برابر افزایش یافت ولی قیمت های کاهش پیدا کرد.(چون در این کشورها نقدینگی به علت افزایش تقاضاست و مهار آن تقاضا را تحت تأثیر قرار میدهد و متعاقبا باعث کاهش شغل و در آمد میشود).

فرضیه ۱و۵-سیستم بانکداری با همکاری فعال بانک مرکزی به وسیله ای برای انتقال منابع به ثروتمندان شد. به این صورت که در غالب سرمایه گذاری مولد و اشتغال، وام های کلان به افراد (نامرئی) داده می شود در حالی که این پول ها بیشتر در خرید وفروش طلا، ارز و املاک سرمایه گذاری شدند و بازپرداخت حتی گاها صورت نمیگرفت. و به عبارتی ذخایر ملی توسط بانک هدر می شود. مثال:

۱-اواخر سال ۱۳۹۶م جهت جذب نقدینگی بازار بانک مرکزی اعلام کرد ۶۲ تن طلا به فروش میگذارد ولی در عمل مقدار زیادی طلا توسط افراد محدودی خریداری شد (احتکار) و این منجر به افزایش قیمت سکه، ایجاد بازار سیاه سکه و غارت ذخایر ملی شد.

۲-همزمان با فروش ۶۲ تن طلا، اسحاق جهانگیری (معاون اول رئیس جمهوری آقای روحانی) اعلام می کند دلار آمریکا به هر فرد متقاضی با قیمت ۴۲۰۰ تومان میفروشد (علت: تا واردات کالاهای ضروری با یک نرخ ارز تقریبا ثابت انجام بگیرد در نتیجه تورم کنترل شود) اما نهایتا ارز دولتی منجر به واردات کالاهای لوکس شد و همزمان قیمت دلار مشابه سکه بعد اعلام فروش قیمتش افزایش پیدا کرد.

-نتایج این سیاست ها(به تعبیری مشابه اقتصاد روسیه در زمان بوریس یلتسین): ۱-خالی شدن ذخایر ارزی ۲-ثروتمندتر شدن دلالان بزرگ بازار ۳-احتکار کالای وارداتی ۴-افزایش بیشتر تورم

 

نهایتا این تمرکز به ادغام با غرب و عدم پاسخگویی و شفافیت عملکرد دولت وقت توأم با خصوصی سازی زودهنگام و شدید بستر را برای فسادمالی بیشتر فراهم میکند. بنابراین طی خلع سلاح شدن کشور طی قراردادهای مختلف و مواضع منفعلانه طی مذاکره، طرف غربی خواسته های امپریالیسم خود را توسعه داد تا جایی که حق حاکمیت ایران نادیده گرفته شد و ایران را به سمت دوراهی تسلیم و جنگ سوق دادند. بنابراین بنظر میرسد اتلاف وقت در مذاکرات هسته ای و برجام های متعدد و جلب اعتماد غرب و آمریکا برای ادغام نتنها مؤثر نبوده بلکه بعلت ذات سرمایه داری میل غرب به خواسته های بیشتر سوق پیدا میکند. حتی با فرض اینکه طرفین غربی به تعددات خود عمل کنند در ایده آل ترین حالت ایران تبدیل به کشوری سرمایه دار میشود که نتیجه آن این است عده ای محدود جزء میلیاردر های جهان میشوند و اکثریت فقیر زیر چرخ اقتصاد له میشوند و اثبات این ادعا در کشورهای مستعمره ی سرمایه داری و حتی کشورهای مادر به راحتی قابل رویت است این در حالی ست که اولا این الگو اقتصادی صراحتا با تفکرات عدالت محور جمهوری اسلامی در تضاد است، دوما انتهای این اقتصاد به فقر عام جامعه، فراگیری فساد مالی و مشکلات مصرف گرایی و لذت گرایی جامعه و فساد فرهنگی و اجتماعی ختم میشود، بنابراین بهترین راه حل مشکلات اقتصادی دگرگونی نگرش از مدل اقتصادی برون گرا، غرب_محور، نئولیبرال-ریاضتی، غیر پاسخگو به مدل اقتصادی درون گرا، مقاومتی، عدالت_محور، نظارت و هدایت شده است.

لازمه ی این تغییر نگرش اولا آگاهی نخبگان و عام جامعه نسبت به فاجعه قریب اقتصاد لیبرال است، در مرحله دوم نخبگان و تشکل های دانشجویی بیش از پیش در این رابطه علمی تحقیق کنند و نتایج آن را به مردم و مسئولین اخطار دهند و نهایتا با ایجاد موج مطالبه گری هرچه زودتر با تغییر رویکرد و اصلاح قوانین مالی و اصلاح رویکرد سیاسی کشور را از فاجعه ای که دامان بسیاری از کشورهای در حال توسعه را گرفته نجات دهند.

پی نوشت:

جهت فهم اثرات مخرب این الگوی اقتصادی و شناخت بیشتر آن مطالعه ی کتاب های: استعمار فرانو، دکترین شوک و تاریخ مستطاب آمریکا، مجموعه کتاب های زرشناس در رابطه با تفکر لیبرال توصیه میشود.

 

  • ۹۹/۰۱/۲۷
  • زهرا کوهکن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی